پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, |
|
داستان جلد اسناد |
|
سلام خوبيد؟خوشيد؟ من كه تو تابستون مردم از بيكاري شما چيكار مي كنيد حوصلتون سر نره؟بهم بگيد؟
بگذريم يه مطلب نوشتم بريد بخونيد نظرتون رو هم بگيد.
چند روز پيش رفته بوديم كافي نت دو نفر اومده بودن يه نفرشون كارنامه اشو اورده بود گفت چه طوري اين خودكاري هارو پاك كنم (مثه اين كه نمره هاشو كم شده بوده نخواسته ماما نش اينا بفهمن)صاحب مغازه اومد گفت چي مي خواي گفت اين خودكاري چه كار كنم ؟فك مي كنيد صاحب مغازه چي گفت؟
گفت:ببر جلد اسناد .
خدايي طرف خشكش زد يه راست رفت بيرون من پكيده بودم از خنده
فعلا باي باي يا به قول ابجي كوچيكام خدايض
نظرات شما عزیزان:
|
|
|
|
|